تاریخچه رپ
برگرفته شده از نشریه همشهری
مجید رئوفی - اشكان نعمتپور: موسیقی سنتی ما امسال هم عقبنشینی داشت. نغمههای آن ضعیفتر شد و سبكهای غربی باز هم جلوتر آمدند. در این میان، گروههای غیررسمی *رپ*، مخاطبان كمسن و سالشان را هدف قرار دادهاند. شاید شما اصلا اهل موسیقی *رپ* نباشید. شاید آن را اصلا موسیقی ندانید. ولی چه بخواهید، چه نخواهید موسیقی *رپ* بین نوجوانان ایرانی، طرفدارانی دارد، ماجدا از حاشیههای نسبتا زیاد بچههای اهل *رپ* كه خیلی از شما با آن آشنا هستید سعی كردهایم بخشی از این واقعیت اجتماعی را بررسی كنیم. درست است كه ساختن آهنگهای *رپ* و هیپهاپ، چندان به آشنایی با تئوریهای موسیقی نیازی ندارد، اما نوشتن متن ترانههای این سبك موسیقی، كار سادهای نیست و گروههایی توانستهاند در این نوع موسیقی مطرح شوند كه كلام و موزیك مناسبی برای ترانههایشان انتخاب كنند. در این نوشته، مرور بسیار كوتاه و گذرایی داریم بر گروههای *رپ* ایرانی كه عموما از طریق اینترنت، كارهایشان را به گوش مخاطبان نوجوانشان میرسانند. شما در مورد *رپ* و موسیقی آن اگر بدانید و تصمیم بگیرید، بهتر است از هر حالت دیگری كه میشود فكرش را كرد. اولین جرقههای موسیقی *رپ* مثل بسیاری از ژانرهای دیگر، از دل فقر و تبعیض به وجود آمد؛ از تضاد، از اختلاف طبقه اجتماعی و از تفاوت رنگ. اولین نمایش را هم سیاهان گروه Sugarhillgang اجرا كردند. آهنگ آنها در سال 1979 منتشر شد و در فهرست تابلو چهل آهنگ پرفروش سال در ایالات متحده قرار گرفت. *رپ* متولد شده بود به عنوان یك سبك جدید. وقتی آهنگ Message به عنوان پیام سیاهان فقیر منتشر شد و سر و صدای زیادی به پا كرد، همه چیز وارد فضای جدیدی شد. آمریكاییها از نژاد آفریقایی و لاتینها، زبان آسان و خوبی برای گفتن پیامهایشان یافته بودند. این یك اعتراض آمریكایی بود به نژادپرستی و مشكلات اجتماعی آمریكا. *رپ* در واقع، موسیقی عجیب و غریبی نبود، یكجور ریتمیك حرف زدن بود، آن هم با زبان خیابانی؛ همان زبانی كه بین جوانان هر كشوری متولد میشود و پس از چندی فراموش میشود. *رپ* را CNN سیاهان مینامیدند. آنها اوضاع و احوال خود را به زبان موسیقی به گوش یكدیگر و البته سفیدها میرساندند. سالهای 85 تا 93، سالهای طلایی *رپ* و هیپ هاپ بود. نطفه *رپ* اما، پیش از آنها شكل گرفته بود؛ وقتی جیمز براون مشهور و محبوب، ترانه Payback را در سال 1974 منتشر كرد. زبان شورش و اعتراض سیاهان، به راه افتاده بود و هیچكس جلودارشان نبود. آنها آمده بودند تا تمام فریادهای یك عصر را با سلاح موسیقی بر سر سفیدها بریزند. میگویند آهنگ «یك یاری دارم» از بدیعزاده، اولین آهنگ *رپ* فارسی است. میگویند «هیپ هاپ»، همان بحر طویل ادبیات فارسی است. یعنی ما میتوانیم به سبك بعضیها كه سر منشأ هر چیز را در ایران میبینیند، *رپ* و هیپ هاپ را هم به نام خود مصادره كنیم. از این تاریخنگاریها كه بگذریم، *رپ*، در واقع یك موسیقی بسیار ساده و عامیانه است، شعری كه روی یك بخش كوتاه و تكرارشونده موسیقایی قرار میگیرد و بدون اوج و فرود آنچنانی، به طور ممتد و متوالی خوانده میشود. دلیل این كه هر كسی، سراغ موسیقی *رپ* میرود، همین سادگی بیش از حد آن است كه چندان نیازی به نت دانستن یا آشنایی با علم موسیقی ندارد. به صدای آنچنانی هم نیازی نیست. صدا هر چه نخراشیدهتر باشد، بیشتر در خدمت موسیقی *رپ* قرار میگیرد. پس *رپ* برای محبوب شدن به چی احتیاج دارد به یك كلام تأثیرگذار. رپخوانها و علاقهمندان *رپ*، به كلام مورد استفاده در آهنگهایشان «تكست» میگویند. اصلا علامت مشخصه هر رپخوانی، همین تكست است؛ تكستی كه حتما باید قافیه داشته باشد و بتوان آن را به حالت ریتمیك خواند. هر چه مصرعها كوتاهتر باشند، رپخوان راحتتر میتواند بالا و پایینهای آهنگ را رعایت كند. در این یك ساله كه *رپ* فارسی بین نوجوانان ایرانی شایع شده، بعضی از قدیمیترها تكست میسازند و آنها را به دیگر عاشقان شهرت و محبوبیت میفروشند؛ یك تجارت در دنیایی كه فلسفهاش در ابتدا، اعتراضات اجتماعی بود و بس! اما حالا هركس به هر كسی كه بخواهد در قالب این سبك اعتراض میكند، گاهی هم مثل بازار داغ امروز ما ناسزا میگویند و بددهنی میكنند. به آهنگهای *رپ*، «بیت» میگویند. در واقع آهنگهای *رپ*، یك بیت اصلی هستند كه مدام تكرار میشوند.
ادامه متن در ادامه مطلب >>>
برگرفته شده از نشریه همشهری
مجید رئوفی - اشكان نعمتپور: موسیقی سنتی ما امسال هم عقبنشینی داشت. نغمههای آن ضعیفتر شد و سبكهای غربی باز هم جلوتر آمدند. در این میان، گروههای غیررسمی *رپ*، مخاطبان كمسن و سالشان را هدف قرار دادهاند. شاید شما اصلا اهل موسیقی *رپ* نباشید. شاید آن را اصلا موسیقی ندانید. ولی چه بخواهید، چه نخواهید موسیقی *رپ* بین نوجوانان ایرانی، طرفدارانی دارد، ماجدا از حاشیههای نسبتا زیاد بچههای اهل *رپ* كه خیلی از شما با آن آشنا هستید سعی كردهایم بخشی از این واقعیت اجتماعی را بررسی كنیم. درست است كه ساختن آهنگهای *رپ* و هیپهاپ، چندان به آشنایی با تئوریهای موسیقی نیازی ندارد، اما نوشتن متن ترانههای این سبك موسیقی، كار سادهای نیست و گروههایی توانستهاند در این نوع موسیقی مطرح شوند كه كلام و موزیك مناسبی برای ترانههایشان انتخاب كنند. در این نوشته، مرور بسیار كوتاه و گذرایی داریم بر گروههای *رپ* ایرانی كه عموما از طریق اینترنت، كارهایشان را به گوش مخاطبان نوجوانشان میرسانند. شما در مورد *رپ* و موسیقی آن اگر بدانید و تصمیم بگیرید، بهتر است از هر حالت دیگری كه میشود فكرش را كرد. اولین جرقههای موسیقی *رپ* مثل بسیاری از ژانرهای دیگر، از دل فقر و تبعیض به وجود آمد؛ از تضاد، از اختلاف طبقه اجتماعی و از تفاوت رنگ. اولین نمایش را هم سیاهان گروه Sugarhillgang اجرا كردند. آهنگ آنها در سال 1979 منتشر شد و در فهرست تابلو چهل آهنگ پرفروش سال در ایالات متحده قرار گرفت. *رپ* متولد شده بود به عنوان یك سبك جدید. وقتی آهنگ Message به عنوان پیام سیاهان فقیر منتشر شد و سر و صدای زیادی به پا كرد، همه چیز وارد فضای جدیدی شد. آمریكاییها از نژاد آفریقایی و لاتینها، زبان آسان و خوبی برای گفتن پیامهایشان یافته بودند. این یك اعتراض آمریكایی بود به نژادپرستی و مشكلات اجتماعی آمریكا. *رپ* در واقع، موسیقی عجیب و غریبی نبود، یكجور ریتمیك حرف زدن بود، آن هم با زبان خیابانی؛ همان زبانی كه بین جوانان هر كشوری متولد میشود و پس از چندی فراموش میشود. *رپ* را CNN سیاهان مینامیدند. آنها اوضاع و احوال خود را به زبان موسیقی به گوش یكدیگر و البته سفیدها میرساندند. سالهای 85 تا 93، سالهای طلایی *رپ* و هیپ هاپ بود. نطفه *رپ* اما، پیش از آنها شكل گرفته بود؛ وقتی جیمز براون مشهور و محبوب، ترانه Payback را در سال 1974 منتشر كرد. زبان شورش و اعتراض سیاهان، به راه افتاده بود و هیچكس جلودارشان نبود. آنها آمده بودند تا تمام فریادهای یك عصر را با سلاح موسیقی بر سر سفیدها بریزند. میگویند آهنگ «یك یاری دارم» از بدیعزاده، اولین آهنگ *رپ* فارسی است. میگویند «هیپ هاپ»، همان بحر طویل ادبیات فارسی است. یعنی ما میتوانیم به سبك بعضیها كه سر منشأ هر چیز را در ایران میبینیند، *رپ* و هیپ هاپ را هم به نام خود مصادره كنیم. از این تاریخنگاریها كه بگذریم، *رپ*، در واقع یك موسیقی بسیار ساده و عامیانه است، شعری كه روی یك بخش كوتاه و تكرارشونده موسیقایی قرار میگیرد و بدون اوج و فرود آنچنانی، به طور ممتد و متوالی خوانده میشود. دلیل این كه هر كسی، سراغ موسیقی *رپ* میرود، همین سادگی بیش از حد آن است كه چندان نیازی به نت دانستن یا آشنایی با علم موسیقی ندارد. به صدای آنچنانی هم نیازی نیست. صدا هر چه نخراشیدهتر باشد، بیشتر در خدمت موسیقی *رپ* قرار میگیرد. پس *رپ* برای محبوب شدن به چی احتیاج دارد به یك كلام تأثیرگذار. رپخوانها و علاقهمندان *رپ*، به كلام مورد استفاده در آهنگهایشان «تكست» میگویند. اصلا علامت مشخصه هر رپخوانی، همین تكست است؛ تكستی كه حتما باید قافیه داشته باشد و بتوان آن را به حالت ریتمیك خواند. هر چه مصرعها كوتاهتر باشند، رپخوان راحتتر میتواند بالا و پایینهای آهنگ را رعایت كند. در این یك ساله كه *رپ* فارسی بین نوجوانان ایرانی شایع شده، بعضی از قدیمیترها تكست میسازند و آنها را به دیگر عاشقان شهرت و محبوبیت میفروشند؛ یك تجارت در دنیایی كه فلسفهاش در ابتدا، اعتراضات اجتماعی بود و بس! اما حالا هركس به هر كسی كه بخواهد در قالب این سبك اعتراض میكند، گاهی هم مثل بازار داغ امروز ما ناسزا میگویند و بددهنی میكنند. به آهنگهای *رپ*، «بیت» میگویند. در واقع آهنگهای *رپ*، یك بیت اصلی هستند كه مدام تكرار میشوند.
اغلب رپخوانهای ایرانی، از آنجا كه خیلی بااستعدادند(!)، از بیتهای دزدی استفاده میكنند. بیچاره امینم و توپاك، بیت میسازند و جانشینان خلف آنها در ایران، به سبك خوانندگان لسآنجلس، روی آن كلام فارسی میگذارند و نسخه فارسی آهنگهای معروف را با كلام سطحی خود ارائه میكنند. بیتسازی این روزها اما سادهتر از همیشه است. با یك نرمافزار كامپیوتری ـ معمولا ejayhiphop ـ میتوان بیت ساخت و به خورد خلقالله داد. در این نرمافزار،علاوه بر چند بیت آماده، سمپلهای مختلفی وجود دارد كه بیتساز میتواند با كنار هم قرار دادن آنها، آهنگ جدیدی بسازد. از تجارت تكستی گفتیم، باید به تجارت بیتی هم اشاره كنیم. علاوه بر بیتسازان حرفهای، چند سایت *رپ* زیرزمینی، بیتهای آماده را به مزایده میگذارند تا با سركیسه كردن مشتریان عشق خوانندگی، پولی به جیب بزنند. اولین رپهای فارسی را یك گروه ایرانی ساكن آلمان تولید كردند. آنها مسائل اجتماعی را در قالب موسیقی *رپ* و هیپ هاپ مطرح میكردند. البته مسائلی كه چندان مسألة داخل كشور نبودند و یا اگر بودند، خیلی سردستی و سطحی به آنها پرداخته میشد. چند سال بعد از آنها، آهنگهایی به شكل *رپ* از تلویزیون پخش شد؛ در برنامهای به نام اكسیژن كه مجریاش شهاب حسینی بود. انگار این سبك موسیقی، یك جورهایی رسمی شده بود. پس از آن، آلبومی به نام «اسكناس» از شاهكار بینشپژوه منتشر شد؛ آلبومی با آهنگسازی بهروز صفاریان كه با استقبال نسبتا خوبی هم مواجه شد؛ آلبومی كه این روزها از طرف رپخوانهای جوان، بدجوری مورد انتقاد و حتی استهزا قرار گرفته. رپخوانهای جدید، آلبوم شاهكار را شعاری، بیاثر و معمولی معرفی میكنند اما در همین اثنا، چند نوجوان و جوان با استفاده از انتشار آهنگهایشان از طریق اینترنت، موفق شدند برای خود نامی دست و پا كنند. آنها از نام اصلی خود استفاده نكردند و هر یك برای خود لقبی در نظر گرفتند؛ القابی كه در برخی موارد مسخره و بیمعنا است. انگار این روزها اسم است كه تعیین میكند نوجوانان تسخیر شده در *رپ*، محو آهنگهای چه كسی شوند. انتخاب اسمی مثل فرعون، واقعا عجیب و به واقع زشت است.
یكی از اولین كسانی كه موفق شد با خواندن روی آهنگهای غربی، مطرح شود، «هیچكس» بود. نام او این روزها هم با ارائه آلبوم جدیدش، بیشتر بر سر زبانها افتاده است. او از پنج شش سال پیش، كارش را آغاز كرد و به بازخوانی آهنگهای انگلیسی پرداخت، اما چون این كارش، هم سخت بود و هم با استقبال چندانی مواجه نشد، به سراغ متون فارسی رفت. او سعی كرد با تكیه بر اوضاع و احوال نوجوانان و جوانان و با تكیه بر خیابانی بودنش، شعرهای متفاوتی بگوید و برای خودش وجهه اجتماعیخوانی هم بسازد. اما خب، كلام شعارزده و گاهی دور از واقعیت او، فقط به مذاق یك عدة خاص آن هم از جنس خیلی پولدار یا خیلی پولدارنمای بالای شهری تهرانی خوش میآمد و آدمهای جدی را جذب نمیكرد. هر چه میگذشت «هیچكس» سعی میكرد آهنگهای بهتر و شعرهای واقعیتری بسازد و البته مؤدبتر هم میشد. او در آلبوم آخرش سعی كرد با تلفیق سازهای ایرانی و موسیقی *رپ*، آهنگهای متفاوتتری بسازد و از كلام نسبتا پختهتری هم استفاده كند. نام واقعی هیچكس، «سروش لشكری» است. او بیست و یك ساله و ساكن ونك است. گروه «زد بازی» هم یكی دیگر از گروههای مطرح موسیقی *رپ* است. آنها كارهای ابتداییشان را در تهران ضبط میكردند، اما بعدا به لندن كوچ كردند. در ویكیپدیا و ذیل *رپ* خاورمیانه، به محبوبیت آنها بین نوجوانان ایرانی اشاره شده. تا به حال هشت میلیون آهنگ آنها دانلود شده و این برای خودش ركوردی است. اغلب آهنگهای زدبازی به بحث و جدلها و كری خواندنهای رایج در موسیقی *رپ* اختصاص دارد. و كمتر از مسایل مهم جوانان در آن حرفی بهمیان میآید. تكستهای آنها معمولا ضعیف است و هر وقت قافیه تنگ آید، زدبازی هم به جفنگ میآید. «Emziper» هم یكی دیگر از رپخوانهای مشهور دنیای *رپ* فارسی است. او چندان پركار نیست و از موضوعات اجتماعی مبتلا به جوانان ایرانی از قبیل كنكور، فاصله طبقاتی و خیانت، سخن میگوید. كار ویژة Emziper، ترجمة جمله به جملة آهنگ lose your self از امینم به فارسی و خواندن روی همان آهنگ است. در واقع هیچكس، زدبازی و امزیپر، باعث شهرت *رپ* در میان نوجوانان شدند و همین مسأله، باعث افزایش قارچگونه رپخوانهای ناآگاه به وضعیت و ویژگیهای موسیقی *رپ* شد. اغلب این عشق رپها، یك بیت از آهنگهای امینم،cent 50 و و یا D12 را انتخاب میكردند و با استفاده از كامپیوترهای خانگی، صدایشان را ضبط میكردند و با آهنگ میكس میكردند. پس از مدتی اما، استودیویی با نام عجیب «كرگدن»، به پاتوق رپخوانهای جوان تبدیل شد. حالا آنها میتوانستند با اجاره ساعتی استودیو از امكانات آن استفاده كنند و آهنگهایشان را با كیفیت بهتری ضبط كنند. پول اجاره هم كه معمولا از جیب مبارك پدر خانواده تأمین میشد. بخشی از این دوستان به خانوادههایی با درآمدهای بالا تعلق دارند كه برای رفاه فرزندشان هركاری میكنند، حالا اگر نمیتوان در یك دانشگاه معتبر جایی پیدا كرد، میتوان پول هنگفتی را خرج خوانندگی فرزند كرد. بعضی دیگر، هم علاقه دارند و هم مایلند كه عقب نیفتند، در نتیجه هرطور شده هزینة كار را تأمین میكنند. در میان رپخوانهای نوجوان، بعضیها اما از شم اقتصادی خوبی هم بهرهمندند. یكی از تاجر مسلكان *رپ*، «شاهینفلاکت» است كه استودیوی شخصی دارد. پدر او بسیار متمول است و او به همین دلیل توانسته سرمایة تجهیز یك استودیوی شخصی را فراهم كند. اما با اجاره دادن آن به رپخوانهای جوان، موفق شده سود سرشاری به جیب بزند. صدای خود «شاهینف»، بسیار ضعیف است، اما او با استفاده از افكتهای بسیار قوی توانسته در میان رپخوانها برای خود جایی دست و پا كند. رپخوانها ابتدا به دو گروه تقسیم شدند: 021 و 051. اعضای اصلی 021، هیچكس، پیشرو، امیرتتلو و... بودند كه شعارشان هم این بود:«تهران برای همیشه». رپخوانهای 021 سعی میكنند تكستهای بیادبانه نخوانند. آنها از فحاشیهای رایج دوری میكنند و سعی میكنند مخالف فرهنگ عمومی جامعه قدم برندارند. اما گروه 051 كه نامهای عجیبی همچون ابلیس، تهی و نرگال را در صدر خود میبیند، هیچ ابایی از بد و بیراه گفتن ندارند و عشق اول و آخرشان، كل كل كردن با دیگر رپخوانهاست. مقدار زیادی از این كلكلها، دلمشغولیهای خوانندهها است و برای بخش وسیعی از مخاطبها مسأله نیست. این تقسیمبندی بعداً با پیوستن بعضی از اعضای 051 به021 عملاً از بین رفت. اما در میان 021ها چهرههای جدیدی رو شدند. این اتفاقات را باید بهحساب حسشهرتطلبی جوانی هم گذاشت. مخفی بودن، متفاوت بودن و... حالا اگر با فرهنگ ما هم رابطهای ندارد؛ برای بعضی مهم نیست مهم این است كه هرطور شده، باشند و مطرح باشند ولو اینكه خیلی ایرانی نباشند. رضا پیشرو ، ابتدا نامش را «3PAC» گذاشته بود، به خاطر علاقه بیش از حد به 2PAC، خواننده *رپ* معروف، این نام را برای خود برگزیده بود. اما پس از گذراندن یك دوره متفاوت، نامش را تغییر داد.
امیرتتلو یا امیرحسین مقصودلو هم بیست و چهار ساله است. او ابتدا به سراغ موسیقی پاپ رفت، اما از آنجا كه شانس موفقیتش را در پاپ بسیار كم میدید، به سمت R&B گرایش پیدا كرد. بابك تیغه، یكی از كشفیات هیچ كس به حساب میآید. او كه در ابتدا آهنگهای خود را هیچ جا منتشر نمیكرد، پس از آشنایی با هیچكس و حمایتهای او همچنین تكستهای قویاش، اكنون در میان رپدوستان از جایگاه قابل قبولی برخوردار است. بابك در یكی از جدیدترین كارهای خود، شعری از مولانا را به سبك *رپ* درآورد كه در نوع خود كاری نو و جذاب به نظر میرسد. او ساكن خانیآباد است و این نكته را در همة آهنگهایش یادآوری میكند. تیغه در حال حاضر، مشغول جمعآوری آلبوم جدیدش و تصویربرداری كلیپاش است. شایعه شده كه كلیپ او قرار است در شبكههای مشهور خارجی پخش گردد. سینا نرگال Nergal پسر 18سالهای كه بسیاری او را با استعدادترین رپر میدانند كه از پانزده سالگی *رپ* را آغاز كرد.
یاسر كه نام هنری یاس را برگزیده است، پس از فیلم خصوصی بازیگر سریال نرگس به شهرت رسید. او با قطعه «سیدی روبشكن»، موفق شد احساسات بسیاری از شنوندگان را تحریك كند. بعد از انتشار این آهنگ، نام یاس بر زبانها افتاد. یاس بیست و پنج ساله از شش سال پیش، رپخوانی را آغاز كرد. او سه روز پس از زلزلة بم قطعه بم را ضبط كرد كه تكستی كاملا احساسی و تأثیرگذار داشت. او در این آهنگ به تصویرسازی حادثه بم پرداخت. این به موقع آهنگ دادنها، نشان میداد كه او شمی قوی دارد و میداند كی باید آهنگ را بسازد و آن را منتشر كند تا نامش را مطرح كند. یاس، رپخوانی است كه تلاشی جدی برای دریافت مجوز نشان داده. او با همكاری شركت باربد، تلاش میكند تا آلبومش را به صورت مجاز منتشر كند ولی تا این لحظه درخواستش در وزارت ارشاد، بیجواب مانده است. ویژگی مهم تكستهای یاس، خاصیت انتقادی اوست. او با لحنی نیشدار و گاهی آزاردهنده، خصوصیات بد مردم را از قبیل مردهپرستی، اعتیاد، بیغیرتی و... هدف قرار میدهد كه همواره باعث رنجش عدهای میشود. یاس معمولاً در بخش انتهایی تكستهایش از امید میگوید؛ از این كه میتوان دوباره ساخت و دوباره اندیشید. بدون شك، او مجازترین رپر ایرانی است. حاشیههای *رپ* *رپ* در كشور ما مانند بقیة پدیدههای اجتماعی نوظهور، حواشیای فراتر از متن دارد. بسیاری از تازهواردهای این سبك، فقط ظواهر *رپ* مانند لباس و كلكل بازیها و جنگهای خیابانی را آموختهاند و به مسائل مهمتری چون جنبة انتقادی و اصلاحگرایانة آن، توجه نمیكنند. اگر در غرب بعضی سعی كردهاند با این نوع رفتار و موسیقی،مدلی از اعتراض را به نمایش بگذارند، ما با یك رفتار غیرعقلایی و غیرایرانی به تقلید از بدترین ظواهر زندگی یك عده غیرهموطن دست زدهایم. رپخوانها معمولاً لباسهای گشاد میپوشند. شلوار گشاد با جیبهای فراوان، یك ركابی بسكتبال كه بر روی تیشرتی ساده پوشیده میشود و كلاهی كه یا تا آخرین حد پایین آمده و یا كج قرار گرفته است. گردنبندی بزرگ كه حتی ممكن است گردنشان را خم كند. از دیگر زلم زیمبوهای آویزان به آنهاست رپرها معمولا در راه رفتن هم سر و دستشان را تكان میدهند و زیر لب شعرهایی را زمزمه میكنند. شما شاید در خیابان افرادی را دیده باشید كه كلاه خاصی بر سر دارند و با رفتارشان جماعتی را به خود مشغول كردهاند. یكی میخندد، یكی تعجب میكند و بعضیها سر تكان میدهند. اینها همان دوستانی هستند كه راه رفتن خودشان را فراموش كردهاند. این تیپ از رپخوانها در حال افزایشاند، با فرهنگی آمریكایی كه هیچ سنخیتی با زندگی ما ندارد. آنها برای جلب توجه و نشان دادن رپخوان بودنشان معمولا در حال درگیریاند. برای هر حادثة كوچكی دعوا به راه میاندازند و قمههای آماده را از غلاف بیرون میكشند. متأسفانه تعداد زیادی از رپرهای مشهور پرشین *رپ*، به انواع و اقسام مواد روان گردان و اعتیادآور وابستهاند و با افتخار از این مواد در تكستها سخن میگویند. اما در این میان هنوز رپرهای پاكی پیدا میشوند كه مجدانه برای رسیدن به استانداردهای دریافت مجوز، تلاش میكنند. آنها موجب شدهاند كه سیما نیز در برخی برنامههایش، حداقل برای تفنن از آهنگهای *رپ* استفاده كند. همانطور كه در سریال«متهمگریخت» آهنگی با صدای رضا عطاران را در این سبك شنیدیم. در جشنواره امسال نیز تیتراژ پایانی فیلم «خط ممتد» به كارگردانی مانی تارخ، شعری *رپ* و با مضمون اجتماعی بود. شركتهای زیرزمینی: به تازگی دو شركت كه توسط رپرهای جوان اداره میشوند، تصمیم به پخش و فروش زیرزمینی آلبومهای *رپ* گرفتهاند. شركت دیوار یكی از آنهاست، این شركت،«رادیوی اینترنتی» با همین نام را هر هفته برای دانلود در سایتش قرار میدهد. این شركت، علاوه بر مصاحبه با رپرها در انجمنهایی به آموزش تكستنویسی و بیت سازی نیز مشغول است و كارشناسان آن به تحلیل موسیقیهای منتشره و امتیازدهی به آنان میپردازند
خلاصه این که دنیایی داره این رپ ! ما هم امیدواریم که روز به روز بهتر بشه کارهاشون و شاهد کارهایی قویتر باشیم !